چگالی شار مغناطیسی متناسب با قدرت میدان افزایش می یابد تا جایی که به یک نقطه اشباع رسیده و حتی با افزایش قدرت میدان نیز ثابت می ماند.
چگالی شار مغناطیسی با واحد گوس Gauss (G) یا تسلا Tesla (T) اندازه گیری می شود، 10000 گوس برابر با 1 تسلا است. واحد اندازهگیری قدرت میدان مغناطیسی نیز اورستد Oersteds (Oe) است. هنگام تجزیه و تحلیل مواد ناهمسانگرد اگر میدان مغناطیسی به طور موازی یا عمود بر محور ناهمسانگردی اجسام اعمال نشود، منحنی B-H معتبر نیست.
منحنی BH یا منحنی مغناطیسی نموداری است که بین چگالی شار مغناطیسی (B) و نیروی مغناطیسی (H) رسم شده است. منحنی BH نحوه تغییر چگالی شار مغناطیسی با تغییر نیروی مغناطیسی را نشان می دهد.
شکل زیر شکل کلی منحنی BH یک ماده مغناطیسی را نشان می دهد. غیر خطی بودن منحنی نشان می دهد که نفوذپذیری نسبی μr یک ماده مغناطیسی ثابت نیست اما بسته به چگالی شار مغناطیسی متفاوت است.
پدیده عقب ماندن چگالی شار مغناطیسی (B) از نیروی مغناطیسی (H) در یک ماده مغناطیسی تحت چرخه مغناطیسی (یعنی ابتدا در یک جهت و سپس در جهت دیگر مغناطیسی می شود) پسماند مغناطیسی نامیده می شود .
یک سیم پیچ N دور بر روی یک میله آهنی غیر مغناطیسی AB پیچیده شده است (شکل را ببینید). نیروی مغناطیسی (H = NI/l) تولید شده توسط سیم پیچ را می توان با تغییر جریان از طریق سیم پیچ تغییر داد. مشاهده می شود که وقتی میله آهن تحت یک چرخه کامل مغناطیسی قرار می گیرد، منحنی BH حاصل یک حلقه abcdefa به نام حلقه هیسترزیس را ترسیم می کند .
هنگامی که جریان در سیم پیچ صفر است، H صفر است و بنابراین B در میله آهنی صفر است. هنگامی که H با افزایش جریان سیم پیچ افزایش می یابد، چگالی شار مغناطیسی نیز تا نقطه حداکثر چگالی شار مغناطیسی افزایش مییابد و به +Bmax می رسد. در این نقطه، ماده اشباع شده و فراتر از این نقطه، چگالی شار مغناطیسی حتی با افزایش نیروی مغناطیسی (H) افزایش نخواهد یافت. برای این کار، منحنی BH مسیر oa را دنبال می کند.
حال اگر H به تدریج با کاهش جریان سیم پیچ کاهش یابد، مشخص می شود که چگالی شار مغناطیسی در طول مسیر oa کاهش نمی یابد بلکه مسیر ab را دنبال می کند . در نقطه b نیروی مغناطیسی صفر است اما چگالی شار مغناطیسی در ماده دارای مقدار محدودی برابر ob است که چگالی شار باقیمانده (+Br) نامیده می شود. توانایی حفظ مغناطیس باقیمانده توسط یک ماده مغناطیسی به عنوان قابلیت نگهداری ماده نامیده می شود.
به منظور مغناطیس زدایی میله آهنی یعنی حذف مغناطیس باقیمانده (ob) ، نیروی مغناطیسی با معکوس کردن جریان سیم پیچ معکوس می شود. هنگامی که H به تدریج در جهت معکوس افزایش می یابد، منحنی BH مسیر bc را دنبال می کند به طوری که وقتی H = oc، مغناطیس باقیمانده صفر شود. مقادیر H = oc مورد نیاز برای حذف کامل مغناطیس باقیمانده به عنوان نیروی اجباری Hc شناخته می شود .
حال اگر H در جهت معکوس بیشتر شود، ماده دوباره در جهت معکوس اشباع می شود ( نقطه d ). کاهش H به صفر و سپس افزایش آن در جهت مثبت، منحنی defa را تشکیل می دهد. بنابراین هنگامی که یک میله آهنی تحت یک چرخه کامل مغناطیسی قرار می گیرد، منحنی BH یک حلقه بسته abcdefa به نام حلقه هیسترزیس را تشکیل می دهد .
شکل و اندازه حلقه هیسترزیس به ماهیت ماده بستگی دارد. انتخاب یک ماده مغناطیسی برای یک کاربرد خاص به شکل و اندازه حلقه هیسترزیس بستگی دارد.
برای درک اهمیت حلقه پسماند، موارد زیر را در نظر بگیرید:
تمرکز اصلی بر محدودیتهای جدید صادراتی، جنبههای قانونی و مطابق با تعهدات بینالمللی، تاثیرات ژئوپلیتیکی بر صنایع پیشرفته مانند فناوری و انرژی است.
این فرآیند با قرار دادن آهنربا در یک میدان مغناطیسی قوی، مثل دستگاههای مغناطیسکننده یا الکترومغناطیسها، انجام میشود که باعث میشود ذرات مغناطیسی داخل آهنربا دوباره همراستا شده و خاصیت مغناطیسی آن احیا شود.
گرما باعث کاهش یا از بین رفتن خاصیت مغناطیسی آهنربا میشود، زیرا انرژی گرمایی نظم حوزههای مغناطیسی را مختل میکند.
برای برش یا سوراخ کردن آهنربا بدون از دست دادن مغناطیس، از ابزارهای الماسی یا کاربیدی با سرعت پایین، خنککننده مایع و ثابت نگه داشتن آهنربا استفاده کنید.
روشهای مغناطیسزدایی آهنربا شامل حرارتی (گرم کردن تا دمای کوری)، میدان متناوب رو به کاهش (AC با شدت کمشونده)، ضربه یا ارتعاش مکانیکی (چکش زدن یا لرزش)، و استفاده از دمغناطیسکنندههای تخصصی است.